داستان فیلم
در حالی که جایی برای رفتن باقی نمانده است، ویل هاوکینز برای اولین بار خود را در کمپ می بیند. غریزه او دویدن است، اما دوست، شخصیت پدری و حتی دختری پیدا می کند که قلبش را بیدار می کند. بیشتر از همه بالاخره خانه ای پیدا می کند.
در حالی که جایی برای رفتن باقی نمانده است، ویل هاوکینز برای اولین بار خود را در کمپ می بیند. غریزه او دویدن است، اما دوست، شخصیت پدری و حتی دختری پیدا می کند که قلبش را بیدار می کند. بیشتر از همه بالاخره خانه ای پیدا می کند.
در حالی که جایی برای رفتن باقی نمانده است، ویل هاوکینز برای اولین بار خود را در کمپ می بیند. غریزه او دویدن است، اما دوست، شخصیت پدری و حتی دختری پیدا می کند که قلبش را بیدار می کند. بیشتر از همه بالاخره خانه ای پیدا می کند.